پاییز امسال...

همــيشه پايــيز که مي شد،
عاشقــانــه هــايم فوران مي کــرد.
نگــاهــم نــکن.
پايــيز امســال عاشــق نيــســتم !!!

پاییز امسال برام درد داره....

حتی رنگش.....

رنگ لالنجی برگ ها....

یادته؟؟؟

[ جمعه 28 مهر 1391برچسب:, ] [ 23:5 ] [ تنهاصبور ] [ ]

هق هق شب هام...

حالــــا که رفتـــه اي ،ديگر همه چيز برايم فراهم است...
شــب، سکـــوت، تنهايي...
فقــط اي كاش صداي اين هــق هــق ها کــمتر مي شد..

[ جمعه 28 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:28 ] [ تنهاصبور ] [ ]

سکوت تو...

بــراي آن همه احساس عاشــقــانــه ي مــن ،
سکـــــــــــــــوت .....
حــرف قــشنگي نــبود!!!

[ جمعه 28 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:14 ] [ تنهاصبور ] [ ]

حفظ حرمت بلد نبود...

 

اي كــــاش يــاد ميگرفتم

 

اگر در رابــطه اي "حــــرمتم " زير ســوال رفــت

 

براي هــميشه با آن رابــــطه خــداحافــظي کــنم!!!

و به طــور احــمقانه اي منتــظر معجــزه نــمانم....

دارم کار میکنم با خودم تا همینطور بشم...

حرمتم به جای یک بار چندین بار زیر سوال رفت....

[ جمعه 28 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:17 ] [ تنهاصبور ] [ ]

ذهن بی حافظه...

گاهي
عميقاً مايلم
ماهي باشم!
ماهي حافظه اش
هشت ثانيه است
بي هيچ
خاطره اي !!!

[ جمعه 28 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:14 ] [ تنهاصبور ] [ ]

دست کشید و رفت...

گاهی نباید ناز کشید....

نباید آه کشید...

نباید انتظار کشید....

نباید درد کشید....

نباید فریاد کشید....

تنها باید دست کشید و رفت.....

واقعا باید این کار رو بکنم؟؟؟؟؟

آره نگارم .... راست میگی....

بیش از این ارزش نداره...

 

[ جمعه 28 مهر 1391برچسب:, ] [ 20:50 ] [ تنهاصبور ] [ ]

خدایا کمک...

خدایا من دعا کردن بلد نیستم

همینطوری ساده بلدم بگم خودت درستش کن

خواهش میکنم ازت

خدایا کمکم کن که فقط تو میتونی

خواهش میکنم...

[ پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, ] [ 16:48 ] [ تنهاصبور ] [ ]

روزگار ویلچری...

باید ویلچری برای روزگار گرفت...

انگار پای راه آمدن با من را ندارد...

[ دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:29 ] [ تنهاصبور ] [ ]

کمی مکث...

پشت همین چراغ قرمز اعتراف کردم که دوستت دارم...

تا هرجا مجبور شدی کمی مکث کنی...

یاد عشقمان بیفتی...

چه میدانستم بعد از من قرار است همه چراغ های زندگیت سبز شود..!!!

[ شنبه 22 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:36 ] [ تنهاصبور ] [ ]

تشابه...

یه آدمایی هستند که دلت رو واسه آدمایی که نیستند تنگ میکنند...

 

 

چرا انقد دو نفر شبیهن؟؟؟؟؟

 

حتی توی جملاتی که برای آدم مینوسن؟؟؟

 

ینی دقیقا کپی برابر اصل....

خدایا چرا اینطوری میکنی بامن؟؟؟

[ جمعه 21 مهر 1391برچسب:, ] [ 14:23 ] [ تنهاصبور ] [ ]

منو دلتنگی آسمون...

فــرقي نمــيکنه هــواي الان چند نــفره ست!!
مهــم اينه که تــو نيــستي...
و من مجــبورم  تنــهائی
دلتــنگي آسمــون  رو تــحمل کنم...
[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:19 ] [ تنهاصبور ] [ ]

چشم هایم را ببین...

 

ديــگــر نـمي نــويسـمت...
  
هــرکـس بــه چشــم هــايــم نگــــــاه کنــد 

تـــو را خــواهــد خــوانـد....

[ دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:4 ] [ تنهاصبور ] [ ]

خدا دلتنگم...

خدايا من از تو معجزه مي خواهم
معجزه اي بزرگ در حد خدا بودنت...
تو خود بهتر مي داني
معجزه اي که اشک شوقم را جاري کند؛
نااميد نيستــم فقط دلتنگم...

[ پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:37 ] [ تنهاصبور ] [ ]

از خاطراتت هم میروم...

از خـاطـرت کـه رفـتـه ام...
هـمـيـن روزهــا
از خــاطــراتــت هــم خـواهـم رفــت...

[ چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, ] [ 19:7 ] [ تنهاصبور ] [ ]

دل من...

نازنینـــــــــم دل من جـــــــــاده نیست که هر از گاهی که تنها مانـــــــــدی...

 در فکر عبـــــــــورش باشـــــی...

[ سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, ] [ 15:33 ] [ تنهاصبور ] [ ]

خدایا تو کاری بکن...

پزشکان جوابم کردند
گفتند حالا حالا ها مي تواني نفس بکشي!
خدايا تو کاري کن...

(خدایا میدونم صدامو میشنوی...ولی لطفا یکم بیشتر به حرفام فکر کن)

 

[ سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, ] [ 11:23 ] [ تنهاصبور ] [ ]

برای رفتن...

دلم سفر میخواهد.نه برای رسیدن به جایی
فقط برای رفتن.....

[ دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:43 ] [ تنهاصبور ] [ ]

حماقت...

ديگر عاشقی نميكنم
نه از ترس  از عشق !
نه! من چشمانم را به روی حماقت بسته ام... همين...!

[ یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, ] [ 22:51 ] [ تنهاصبور ] [ ]

به زبون خودم...

 

خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدایا

 

مر30....

(همین)

[ شنبه 8 مهر 1391برچسب:, ] [ 21:15 ] [ تنهاصبور ] [ ]

یکی بود که نبود....

تنهایی من از اونجایی شروع شد که میان این همه "بود" منتظر یکی بودم که "نبود"

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ] [ 23:44 ] [ تنهاصبور ] [ ]

روزهای سرد تابستان...

 

خداحــــــافظ تــابســتان...

 

يادت بــاشد.....

روزهــاي گــرمت به ســـردي گذشــت. . .!

[ جمعه 7 مهر 1391برچسب:, ] [ 23:39 ] [ تنهاصبور ] [ ]

خدافظی بهتره....

بار اول با معذرت خواهي بار دوم با گريه بار سوم با ريختن غرورت نگهش ميداري !
ولي بار چهارم...
... ديگه نه ميشه و نه بايد کاري بکني!
چون حتي اگه بمونه باز موقتيه !
يعني کسي که دلش با تو نباشه و بخواد بره ، ميره!
بفهــــــــــم !
پس فقط برو کنار و بهش بگو : خـــــــداحــافظ .
بيشترش ديگه نمي‌ارزه
باور کن ...

[ پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:15 ] [ تنهاصبور ] [ ]

تاوان....

گاهي در زندگي
آدم بايد تــاوان بده
تــاوان يه اتفاق ، يه تصميم ، يه ترديد
شايد اين تــاوان به وسعت تمام طول زندگي باشه !!

[ پنج شنبه 6 مهر 1391برچسب:, ] [ 10:7 ] [ تنهاصبور ] [ ]

قصه من ب سر رسید...

کلاغ جان!!!
قصه من به سررسيد
سوارشو…
تو را هم تا خانه ات ميرسانم…!!

[ سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:, ] [ 1:34 ] [ تنهاصبور ] [ ]